.

مگذار که عشق، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود.مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه، به عادتِ آب دادنِ گل های باغچه بدل شود.عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست ، پیوسته نو کردنِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهانِ نو شدن است و دیگرگون شدن.
تازگی ، ذاتِ عشق است و طراوت ، بافتِ عشق . چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند ؟
عشق، تن به فراموشی نمی سپارد ، مگر یک بار برای همیشه .جامِ بلور ، تنها یک بار می شکند . میتوان شکسته اش را ، تکه هایش را ، نگه داشت . اما شکسته های جام ،آن تکه های تیزِ برَنده ، دیگر جام نیست .احتیاط باید کرد . همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز .
بهانه ها جای حسِ عاشقانه را خوب می گیرند...

یک عاشقانه آرام؛نادر ابراهیمی

 

عادت سم مهلک است.همیشه از آن گریزان بوده ام اما اخیرا فکر می کردم به تهران عادت کرده ام و هیچ چیز بدتر از این نیست..سعی کردم در سال جدید از عادت تهران بیرون بیایم.مدرسه را بیشتر از همیشه دوست دارم.یکی از فایده های مدرسه رفتن نوروزی من همین عادت زدایی بود که زیبایی بهاری مدرسه هم به کمکش آمد..

تهران این روزها برایم لذت بخش است.هوا خواستنی ست،آسمان و کوه ها و مردم و خیابان هم.مسیر خانه تا همه جا برایم خاطره انگیز و لذت بخش است.هرجای این شهر رد خاطره ای را میجویم..وطن..وتنِ خسته...بهـــــــــــــار!


+خوشحالم که مسیر عصرهای آغازین سالم بین خانه و بیت رهبری بود؛به فال نیک می گیرم..

+ "تمام عبادات ما عادت است.."